مفصل شانه، درد و محدودیت حرکت

مفصل شانه یکی از مفاصل بزرگ و دارای حرکت وسیع و متنوع در بدن آدمی است. شانه می تواند  دایره وار باز شود. دست ها از جلو تا ۱۶۰ درجه بالا می رود و تا ۵۰ درجه به پشت می رود و از بغل به اندازه ۱۸۰ درجه از بدن دور می شود. در شکل می توانید محدوده ی حرکت شانه را ببینید. در صورت بروز درد شانه یا محدودیت حرکت آن ، زندگی سخت و مشکل خواهد بود اما با فعالیت های مناسب می توان از این درد و محدودیت حرکت رها شد.

محدودیت حرکت مفصل شانه
محدوده ی حرکتی شانه
ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان, ورزش و سلامت | برچسب‌شده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

اگر قصد دارید لاغر شوبد یا قصد چاق شدن دارید ، برای وزن مناسب شما رژیم غذایی مناسب تجویز می کنیم. برای دریافت رژیم مناسب ، ابتدا این فایل را دانلود کنید و بعد از پر کردن صحیح اطلاعات، تصویر آن را به شماره ۰۹۳۶۱۸۷۶۴۰۹ واتس اپ گنید تا رژیم مناسب برای شما تهیه شود

دکتر ابوالقاسم ابراهیمی

ارسال شده در by ابوالقاسم ابراهیمی | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پروتین لازم برای افراد گیاه خوار، وگان، وجترین

در یکی از مقاله ها در مورد پروتین نوشتم. توضیح دادم که از چند منبع می توان پروتین و اسید امینه های بدن را تامین کرد و نوشتم که بهترین منبع تامین آن منبع حیوانی است. آیا این موضوع موجب می شود که برای افراد وگان یا وجترین و گیاه خوار مشکلاتی از نظر تامین پروتین ایجاد شود؟ سوال این است که دوستانی که وگان یا وجترین هستند چگونه پروتین خود را تامین کنند؟

در طبیعت مواد غذایی متنوع وجود دارد و می توان اسید آمینه های مورد نیاز افراد گیاه خوار را به صورتی که مشکلی برایشان ایجاد نشود تامین کرد. برای این کار مواد غذایی زیر را پیشنهاد می کنم که برای تامین پروتین افراد گیاه خوار و وگان مفید است. نام برخی از این مواد به گوشم نخورده بود و تا کنون آن را ندیده بودم و در این تحقیقات با آن آشنا شدم و برخی را به صورت رومزه در رژیم غذایی استفاده می کنم

این ۱۶ ماده غذایی گیاهی حاوی بیشترین مقدار پروتین هستند. دقت کنید که گیاهان همه ی اسید آمینه های ضروری را ندارند و باید این مواد گیاهی به صورت متنوع استفاده شود.

سیتان یا گوشت گندم
ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان, تغذیه و سلامت | برچسب‌شده , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

پروتین مورد نیاز بدن در روز

از پروتین چه می دانیم؟ پروتین چیست و چه کاربردی در بدن دارد؟ پروتین مورد نیاز روزانه ی  بدن ما چقدر است؟ از کدام منبع می توان پروتین مورد نیاز بدن را تامین کرد؟ اسید آمینه ضروری و غیر ضروری چه هستند؟ چه فرقی دارند؟

قرار است در این پست به این سوالها پاسخ بدهیم تا در مورد پروتین بیشتر بدانیم

منابعی که می توان پروتین مورد نیاز بدن را کسب کرد

پروتین ماده ای مهم برای بدن است و موجب رشد سلول و ترمیم آن شده و باعث می شود که سلول ها به خوبی و درستی عمل کنند. در مواد خوراکی گسترده ای می توان پروتین پیدا کرد. مقدار پروتین مورد نیاز بدن در روز برای هر فرد، به وزن ، سن ، جنس و بیماری فرد بستگی دارد . می توان پروتین مورد نیاز را از منابع حیوانی و گیاهی تهیه کرد.

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

چگونه ورزش کنیم؟ هوازی، ایروبیک

ورزش دارای اهمیت بسیار زیاد است و برای حفظ سلامتی مهم و غیر قابل حذف است. اما سوال اصلی این است که چگونه ورزش کنیم؟ چه مدت ورزش کنیم؟ شدت ورزش چقدر باشد؟ چگونه شدت ورزش خود را ارزیابی کنیم؟ از بین این همه فعالیت بدنی، تعریف ورزش برای سلامتی کدام است؟  وزش هوازی، ایروبیک یا ورزش غیر هوازی، چه فرقی دارند ؟ آیا باید هر هفته کوهنوردی کنیم؟ یا همین خیابان گردی هایی که برای خرید انجام می دهیم را می توان ورزش تلفی کرد؟

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان, ورزش و سلامت | برچسب‌شده | دیدگاه‌تان را بنویسید:

کم کاری تیرویید یا هیپوتیروییدی

کم کاری تیرویید یا هیپوتیروییدی بیماری شایعی است.  غده ی تیرویید در قسمت جلوی گردن قرار دارد و عضو بسیار مهمی از بدن است . تقریبا همه ی ارگانهای بدن از قلب و مغز گرفته تا عضله و پوست را تحت تاثیر خود قرار می دهد. هرمونی که این غذه ترشح می کند به نام تیروکسین عملکرد بسیار مهمی در متابولیسم و سوخت و ساز بدن دارد. می تواند روی ضربان قلب و تعداد آن و گردش خون و میزان آن و دمای بدن اثر بگذارد. می تواند روی گوارش و حرکت روده ها و روی خلق و خوی آدمی اثر بگذارد

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان | دیدگاه‌تان را بنویسید:

(کم خونی) آنمی فقر آهن و رژیم غذایی

اسم آهن که می آید بعضی به فکر میله گرد و تیر آهن می افتند. بعضی به فکر کم خونی. فلزی که بزرگترین عنصر سازنده کره ی زمین و اصلی ترین عنصر سازنده هسته و پوسته ی زمین است و چهارمین عنصر متداول زمین . از نظر فراوانی در بدن آدمی این عنصر دوازده امین است . اگرچه آهن سفت و سخت است اما کمبود آن در بدن، آدمی را سست و ضعیف می کند. آهن نقش اساسی در رژیم غذایی آدمی دارد. در ساخت و تشکیل هموگلوبین در گلبول قرمز آهن نقش اساسی دارد. به دلیل کاهش مصرف آهن در رژیم غذایی و یا به دلیل از دست دادن خون، آنمی فقر آهن ایجاد می شود

بگذارید یک قدم عقب تر برویم. مثل فیلم های سینمایی که به لحظ ایی می رسند که می نویسند چند روز- سال- قبل . بگذارید اول در مورد آنمی صحبت کنم و بگویم

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان, تغذیه و سلامت | برچسب‌شده , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

آفت دهان دلایل و درمان های خانگی آن

بسیاری از بیماران ما از خودرن برخی غذا ها یاد می کنند که «گرمی » شان می شود و برخی غذا ها «سردی » شان می کند. در طب سنتی قدیم مواد را به «سرد» و «گرم» و «خشک» و «مرطوب» تقسیم می کردند. من نمی دانم مکانیسم ای تقسیم بندی چه بوده و چه چیزی موجب می شود که یک ماده گرم یا سرد باشد  تحقیقات مفصلی هم در این مورد صوت نگرفته. پیش از این برخی متخصصان تغذیه معتقد بودند که مواد غذایی که در بدن هیستامین آزاد کنند ، موجب گرمی می شوند. برخی فکر می کردند که مواد بر اساس میزان انرژی که در بدن تولید می کنند، به مواد گرم و سرد تقسیم می شوند.

 این دو توضیح قانع کننده نیستند و برخی مواد که مشابه از نظر میزان انرژی تولید کرده هستند دو گروه گرم و سرد مختلف قرار می گیرند و یا برخی مواد که هیچ انرژی در بدن تولید نمی کنند در دسته گرم قرار دارندشاید یک دلیل که در قدیم مواد را به گرم و سرد تقسیم کرده اند به اثرآن مواد در بدن برمی گردد. اثری که آن ماده در بدن می گذارد موجب می شود که سوخت ساز در بدن بیشتر شود و آن غذا را به عنوان گرمی یاد می کردند.شاید ماده ی غذایی با نگه داشتن آب در بدن یا دفع آب از بدن موجب می شود که آنها را در دسته خشک و تر قرار دهند

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان, تغذیه و سلامت | برچسب‌شده , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

سندرم متابولیک خطر بیماری قلبی و سکته ی مغزی و دیابت را زیاد می کند

بدن ما به گونه ای طراحی شده که مواد غذایی خورده شده در دستگاه گوارش هضم و ریز شده و جذب می شود و مواد یا به صورت کامل یا به صورت متابولیت ها وارد گردش خون می شود. موادی که وارد خون می شود و متابولیت های تولید شده ی آن و هورمونها و … همه و همه برای سوخت و ساز بدن به کار می رود و برای زنده ماندن و عملکرد طبیعی و فعالیت روزانه استفاده می شود.

اگر به هر دلیلی این مواد در بدن مصرف نشود و به قولی سوخته نشده و موجب ایجاد فعالیت نشوند باید در جایی انباشته شوند. انباشت مواد به صورت خاص رخ می دهد که معمول ترین آن به صورت چربی است . همین انباشته شدن مواد خورده شده ی اضافی می تواند مجموعه ای از رخدادها را ایجاد کند که برای بدن ما آسیب زا است.

سنرم متابولیک و چاقی و خطر بروز سکته ی فلبی و مغزی

اسیب هایی که مواد غذایی خورده شده ی اضافه به بدن وارد می کند در نام مشکلی به نام سندرم متابولیک تعریف شده. سندرم متابولیک خطر بیماری قلبی و سکته مغزی و دیابت را زیاد می کند و به همین دلیل باید به صورت ویژه به آن دقت کرد

ادامه‌ی خواندن
منتشرشده در بیماری و درمان | برچسب‌شده , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

واکسن روسی و من

پیش از این در مورد واکس روسی زیاد فکر کرده بودم. مانند شاهزاده ی دانمارکی قدم می زدم و می گفتم «زدن یا نزدن، مسئله این است» اگر واکسن فایزر به ما می رسید که سریع سر اولین خطبه، بعله را داده بودیم، اما این روس ها خیلی فرق دارند.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم و تحقیق و خواندن مطالب مختلف به این نتیجه رسیده بودم که واکسن بزنم . فقط مانده بود که کجا. خدایا کی باید واکسن بزنم ؟ هیچ مرکزی که در آن کار می کردم اسم و کد ملی مرا نخواسته بود

دنیای بی نظیری است. یک شنبه، از اورژانس بیمارستان به من زنگ زدند که آیا تمایل دارم که اسم من هم در لیست تزریق کنندگان واکسن باشد.؟ من هم هملت وار ، فرمودم « بلی»

بعد از آن هم نظام پزشکی ثبت نام را شروع کرد. با خودم گفتنم که از آن لحظه های است که اگر از خدا هر چی می خواستم به من می داد. اما من ساده دل، چه درخواست ساده ای کرده بودم!!!

سه شنبه صبح که از کشیک بیمارستان راهی کلینیک دیگری می شدم که سفره ی طبابتم را پهن کنم، از بیمارستان زنگ زدند که چه نشسته ای واکسن رسید!! بدو که اگر تا نیم ساعت دیگر نرسی واکس را زده اند و خرده مرده هایش را هم جمع کرده اند و پشت گوشت را دیدی واکسن را دیدی !!

دو پا داشتم ، از کلینیک اجازه گرفتم و با دو پای قرضی سریع خودم را رساندم بیمارستان. نفس نفس می زدم از بس دویده بودم، نکند نیم ساعت تمام شده باشد و واکسن نزده از دنیا بروم.

هنوز شروع نکرده بودند. متخصص هایی بیهوشی را که تا حالا ندیده بودم آمده بودند برای تزریق. همکاران ای سی یو هم مهیا می شدند. مثل ورزشکاران تیم ملی بودیم که خودمان را برای مبارزه با حریف گرم می کردیم. خانم یوسفی و آقای قدیری سوپروایزر، مربی و کمک مربی تیم بودند. اسم ها را می نوشتند و کاغذ می دادند که بخوانیم و بنویسیم و امضا کنیم. اثر انگشت و این جور چیزها. همان که می گوید خودت خواستی واکسن بزنی. مریض نیستی و سالمی و حساسیت نداری و خلاصه اش اینکه اگر مردی، پای خودت!!!

از نیم ساعتی که گفته بودند چهل دقیقه گذشته بود اما واکسن روسی هنوز یخش باز نشده بود. ما را بگو که خیال می کردیم روس ها رویشان زیاد است. نگو بیچاره ها از بس کم رویند، طول می کشد تا یخ شان آب شود من که خیلی آدم شوخی نیستم، پیش از تزریق واکسن آثار آن در من شروع شده بود. با نمک شده بودم!!

دریک جای کاغذ، که باید می خواندیم و امضاء می کردیم، کشور «روسیه» را جوری نوشته بود که «رو» از «سیه» جدا بود که معنی سیاه رو می داد. به سوپروابزر می گویم اینجا نوشته کشور رو  سیه (سیاه رو) منظورش کدام کشور است ؟ خانم یوسفی هی با ابرو اشاره می کرد و لب ور می چید که یارو از دانشگاه است. همان که شبیه حراستی های دانشگاه بود و وقتی دید من از بیخ عربم و سوزن گرامافونم گیر کرده گفت « ما خبر نداریم این کاغذ را از دانشگاه آورده اند» خودش را راحت کرد من هم که آثار
نمک، گوله کوله از من می ریخت به خود یارو نشانش دادم و بهش گفتم، یه فاصله ی بیخود بین این دو کلمه معنی اش را چقدر عوض کرده. یارو یک جور که «یخ نکنی» خاصی توش بود، نگاهم کرد و  خندید و به قول گیلکا، شلی را به غمزه رد کرد.

خلاصه یخ واکسن باز شد و یکی از سوپروابزر ها زره پوش و شمشیر به دست تزریق ها را شروع کرد. اول دو تا از متخصصین بیهوشی تزریق کردند و پیش از من خانم دکتر متخصص قلب  تزریق کرد. و حالا نوبت من بود. اگرچه نوبت اول
مال من بود اما من فردین بازی درآوردم که رسم ادب را به جا آورده باشم. خدایا خودت می دانی که دلیلش فقط رسم ادب نبود، این بود که حداقل دو سه نفری قبل از من واکسن بزنند تا خیالم از آثار آنافیلاکتیک آن راحت شود!! خدایا ببخش اگر فردین بازی را
با عمروعاص بازی قاطی کردم!!!!!

همانطور که گفتم قبل از من خانم دکتری توی اتاق بود. دست چپ بیرون و تزریق انجام شد . همان مسئول دانشگاه که شبیه حراستی ها بود به من گفت که بروم برای تزریق. بهش گفتم بگذار خانم دکتر بیاید بیرون بعد. به من هشدار داد که وقت تنگ است، مهم نیست. زود باشم. بهش گفتم برادر، اسلام جلوی چشم من دارد پرپر می زنه. بگذار خانم دکتر شعله های آتش را بپوشاند بعد. خانمی که از دانشگاه همراهش بود، به او یادآوری کرد که اینجا ایران است و خانم دکتر هنوز لباسشان را کامل نکرده اند.

خلاصه واکسن را زدم و دیگران هم زدند. و باید صبور باشیم تا ببینیم واکسن چه بلایی سرمان می آورد تا دوز دوم را چهار هفته ی دیگر بزنیم قرار بود یکی از کارمندان، نقش خبرنگار اعزامی از دانشگاه را به عهده داشته باشد و از ما سلبریتی ها هنگام تزریق عکس بگیرد. عکس هم گرفت زیاد هم گرفت اما نمی دانم به دست ما برسد یا نه. امیدوارم که به زودی و پیش از دوز دوم برسد

دکتر ابوالقاسم ابراهیمی

منتشرشده در داستان کوتاه, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید: