بایگانی دسته: یاد ها و خاطره ها

واکسن روسی و من

پیش از این در مورد واکس روسی زیاد فکر کرده بودم. مانند شاهزاده ی دانمارکی قدم می زدم و می گفتم «زدن یا نزدن، مسئله این است» اگر واکسن فایزر به ما می رسید که سریع سر اولین خطبه، بعله را داده … ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در داستان کوتاه, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

روز جهانی کورش کبیر

کورش خوابیده ای؟ آهسته بخواب .
بیدارت نمی کنم ، این روزها خواب بهتر است. خوب شد خوابیدی.
نامت و مرامت بر سر زبانهاست امروز. همه دوستت دارند.
بزرگی ، بسیار بزرگتر از آنکه درک کنیمت . بزرگی، بسیار بزرگ تر از زمانه ات و زمانه ام.
بزرگی ،
از قوانین روزگارت و آسایش مردمانت معلوم است بزرگی ات. اما …… ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در درس های زندگی, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

روز جهانی کودک مبارک

آى کودکى کجایى ، که آرام با بال سنجاقکى زیبا پر گشودى و رفتى.
آى کودکى کجایى و خواهش نگاهت بر بال رنگین سنجاقک کجاست؟
آى کودکى کجایى و صفاى کلامت کو؟ ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

کانکشن وایرلس آدمی

اگر می شد مفاهیم و موضوعاتی که قابل بیان نیست را به روشی منتقل کرد که فرد دیگر همان درک را به دست بیاورد پدیده ای فوق العاده است . همانطور که مردمان آواتار با اتصال موهای خود به موی درخت و یا اسب و یا موجودات دیگر ، با او یکی می شدند. یکی شدن فوق العاده دل پذیر است.
گاهی اوقات کلام آدمی در بیان آنچه در قلب می گذرد در می ماند ، گاهی انتقال حسی امکان پذیر نیست . لذتی که از شنیدن موسیقی به آدم دست می دهد انتقال پذیر نیست و هزاران چیز دیگر که با کلام منتقل نمی شه . ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

موهبتی به نام فراموشی

فراموشی و یا بقولی عادت کردن به پاسخ های تکراری از پدیده های بسیار مفید در بدن است. یک مثال دیگر که تقریبا همه ما تجربه کرده ایم خواهم زد که باور بفرمایید پروردگار نعمت بزرگی به نام فراموشی به ما عطا کرده است.
تقریبا کسی پیدا نمی شود که در مراسم تدفین ، ترحیم دوست، آشنا و فامیلی شرکت نکرده باشد. بسته به میزان آشنایی و دوستی با متوفا میزان تاثر و تالم از فقدان او متفاوت خواهد بود. در زمان تدفین احساس غم ، سنگین و گاها غیر قابل تحمل است. سوز هجران و درد فراق عذاب آور است. حس بریدن از دنیا و بی معنی بودن زندگی و بی مروت بودن دنیا در آن زمان در اوج خود قرار دارد. بازماندگان ( دوست ، آشنا یا فامیل ) حس عرفانی قابل قبولی دارند….. ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

منتظر و چشم به راه

من فقط ده ساله که شاهدم، اما مردم می گن که خیلی وقته منتظره. زیر بارون ، زیر برف. زیر تیغ آفتاب. همینطور یله داد به دیوار کوتاه پارک و چشم به راهه.
خوشم می یاد ازش . از اولین باری که دیدمش ، از فرم ایستادن و قرار گرفتنش لذت بردم. هر بار که می دیدمش به یاد جوانی های حاجی می افتادم. خدا رحمت کنه رفتگان شما را، خدا بیامرز همینطور یک دستش را می گذاشت رو میز .
همینطور تو وسط پارک واستاده و به بازی و بالا پایین پریدن های بچه ها و قدم زدن پیرمردا و پیرزنها و ورزش کردن جوانها، بی تفاوت و بی توجه است. به یک چیز عمیق تر نگاه می کنه و در جستجوی کسی است که گمش کرده….. ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در داستان کوتاه, نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

شاید پدر بشی بفهمی

سالها قبل وقتی که دانشجو بودم و دور از خانه و خانواده ، هر از گاهی با تلفن زدن به مامان کلی از دلتنگی هام را ار بین می بردم و با شنیدن صدای مهربان مادر خوشحال می شدم و از این راه به آگاهی همه می رساندم که سالمم. از اصفهان تا رشت راه طولانی بود و هر وقت دلت می خواست نمی تونستی پاشی بری خونه و رفع دلتنگی کنی باید به شنیدن صدا قانع می شدی.
یادش بخیر اون روزها – مثل امروزه روز هر کسی یک گوشی و شاید چند گوشی موبایل نداشت – باید توی صف طولانی تلفن همگانی که سکه ای هم بود می ایستادیم.باید سکه تهیه می کردیم، سکه های دو تومانی……. ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در درس های زندگی, نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

قلعه روخان، تاریخی در دل طبیعت گیلان

قلعه روخان، تاریخی در دل طبیعت گیلان English

بالای کوه پس از این همه تلاش برای صعودی دشوار قلعه ای می بینی که یادآور مردمانی است که برای پاس داشت از میهن و عقیده و مرام خود چه سختی ها نکشیده اند.

از اسماعیلیه و داستان حسن صباح و قلاع بی نظیرشان داستانها شنیده ایم. قلعه الموت از معروف ترین آنان است. در همه استانها نشانی از این فرقه سیاسی دوران خود نشانهاست. در گیلان هم قلعه ای است که هر چند در تعاریف رسمی وزارت ارشاد استان گیلان نشانه و تاریخی از سلطه ی این فرقه بر آن نیست اما به نظر می آید که قلعه روخان یکی از قلاعی است که اسماعیلیان بر آن حکومت داشته اند.
قلعه ای بر یکی از ارتفاعات رشته کوه البرز در میان انبوه درختان . در ۲۰ کیلومتری شهر فومن به مساحت ۲٫۶ هکتار که با حدود ۱۵۰۰ دیوار حصار شد و از ۶۵ متر برج و بارو تشکیل شده است. قلعه ای که در ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا قرار دارد. می گویند در دوره ساسانیان بنا شده و در دوره سلجوقیان تجدید بنا ، و در همین دوره پناهگاه یاران حسن صباح بوده است. ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

کیک تولد دست پخت خودم

وقتی قصد کردم که براتون کیک بپزم ، تلاش کردم که موادش تازه باشه. آخه می دونی با مواد مانده اگه کیک درست کنی ناجوره، هم مزه اش بد می شه هم خطر داره. کی می دونه یکهو دیدی رودل کردی. اونوقت ما که آمده بودیم صواب کنیم کباب می شیم.
خودم رفتم بازار. با همین دو تا دستای مهربانم موادش را تهیه کردم. بیا و از دست پخت من بخور.
خیلی گشتم. بعضی موادش پیدا نمی شد. تلاش کردم مناسبترین مشابه اش را جایگزین کنم. بعضی موادش اما ….. باید خودم می کاشتمش. اگر خوب نتوانستم کاشته ام را درو کنم تقصیر منه شما به بزرگواری تون می بخشید…. ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در مراسم و روزهای خاص, نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید:

گل آقا و آبدارخانه شاغلام

خدا رحمت کند ، هم ولایتی ما آقای کیومرث صابری فومنی را. خدا بیامرز چه قلم شیرین و دوست داشتنی ای داشت. من که همه دوره های گل آقا را می گرفتم و می خواندم. هفته نامه و ماه نامه … ادامه‌ی خواندن

Twitter Linkedin Digg Reddit Email
منتشرشده در نگاه ها و نظر ها, یاد ها و خاطره ها | دیدگاه‌تان را بنویسید: